نقش من به عنوان زمینی فرزندم
راهنمای روح”!
فصل 2

کودکان بزرگترین هدیه به بشریت هستند.
امروز قصد دارم گزیده ای از فصل 2 کتابم را به اشتراک بگذارم : “در آغوش گرفتن هدیه والدین: چگونه یک رابطه عاشقانه با فرزندان خود ایجاد کنیم”.
در دسترس: آمازون و بارنز و نوبل و همچنین Xlibris.
این فقط طعم فصل است!
فصل دوم
راهنمای روح- دعای والدین-

“نبوغ و زیبایی کسی که شما هستید، دروازه های انسانیت ما را روشن می کند. باشد که من همیشه چراغ راهنما به دروازه قلب شما باشم.”
من متوجه شدم
من می دانم که این بدان معناست که من مسئولیت دارم که “راهنمای روحی” مادام العمر شما باشم.
نقل قول:
آن موریس یک بار گفت:
کنایه آمیز تعهد این است که عمیقا رهایی بخش است – در کار، در بازی و در عشق.” (این بخشی از نقل قولی از “The Way I See It #76” ، قهوه استارباکس است)
کاهیل جبران یک بار گفت:
“فرزندان شما فرزندان شما نیستند. آنها پسران و دختران آرزوی زندگی برای خودش هستند.»
سوال:
منظور من از اصطلاح “راهنمای روح” چیست؟
من درک شهودی دارم که ما به عنوان والدین “راهنمای روحی” برای فرزندانمان هستیم. منظور من از اصطلاح “راهنمای روح” چیست؟ خوب، درست مانند بسیاری از فیلسوفان و نظریه پردازان قبل از من، متوجه شدم که در نهایت فرزندان ما متعلق به ما نیستند، بلکه به خودشان و جهانی تعلق دارند که در آن خدمت می کنند و به آن خدمت می کنند. ما نمی توانیم مالکیت فرزندانمان را به دست بگیریم. ما نمی توانیم آنچه را که احساس می کنیم هویت یا سرنوشت آنها است تحمیل کنیم. ما این رابطه را با آنها در حالی که در رحم زندگی می کنند آغاز می کنیم. در این زمان است که ما شروع به درک برخی از ماهیت آنها می کنیم. مهم است که با آنها بسیار ارتباط برقرار کنید.
به یاد می آورم زمانی که دخترم را حمل می کردم و شروع به درک اینکه چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی برای او خوب نیست. او از نظر بدنی به خصوص در شب بسیار فعال بود، اما در عین حال به نظر می رسید که انرژی بی پایانی دارد. همیشه احساس می کرد که فکر می کند در باشگاه است و نیاز به ورزش دارد. او دائما در حال غلت زدن و چرخش تابستانی بود. مجبور شدم شکمم را بمالم و به آرامی آواز بخوانم تا او را آرام کنم. در زمانی که باردار بودم، مهدکودک تدریس می کردم و نیکی، نوزادم در رحم، سعی می کرد در همه فعالیت ها شرکت کند. او به اقدامات کودکان و صدای آنها پاسخ داد. بچه های کلاس نیز دوست داشتند با او صحبت کنند. می دانستم که این کودک از نظر جسمی بسیار فعال، بسیار اجتماعی، بسیار تخیلی و عمیقا از نظر معنوی با طبیعت مرتبط خواهد بود.
خوب 28 سال بعد، من شاهد بودم که نیکی به عنوان یک ورزشکار نخبه، یک ارتباط دهنده عالی، سخنران عمومی، شاعر، فیلمنامه نویس و اولین پاسخ دهنده در خدمت به بشریت است، و او احترام عمیقی برای رابطه بین “روح بزرگ” و عظمت طبیعت قائل است. او عمیقا در شناسایی میراث خود ریشه دارد و از طریق رقص و طبل زدن به آن ادای احترام می کند. حتی به عنوان یک کودک خردسال او به حیاط خلوت ما می رفت و در حالی که بچه های دیگر با عروسک بازی می کردند، نیکی به دنبال آثار باستانی می گشت یا زیارتگاه های کوچکی برای احترام به “روح بزرگ” و اصل و نسب ناواهو خود می ساخت. من نمی فهمیدم که او چه می کند، اما می دانستم که این یک تجربه عمیقا شخصی است که برای او مهم و مقدس است.
من احساس می کنم که ما مسئولیت داریم که مراقب فرزندانمان باشیم، به آنها گوش دهیم و با آنها صحبت کنیم، نه با آنها. قالب ارتباطی پذیرا و رسا که ما با فرزندانمان ایجاد می کنیم، تفاوت هایی را در جهان ایجاد می کند که ما به عنوان پایه ای برای ایجاد یک رابطه کاربردی و ناکارآمد با فرزندانمان داریم. جهان وارد عمل می شود و سعی می کند در اسرع وقت کنترل را به دست بگیرد. اگر قرار است “راهنمای روحی برای فرزندانمان و برای آنها باشیم، باید با پشتکار و با تعهد زیاد برای حفظ دوران کودکی آنها کار کنیم. ما بزرگترین اثر خود را در دوران کودکی آنها می گذاریم. نوجوانی مانند گردباد یا طوفانی که هست دنبال خواهد شد. اگر موضع خود را حفظ کنیم و در رابطه خود با آنها ثابت قدم باشیم، از طوفان جان سالم به در خواهیم برد و آنها پیروز خواهند شد.
این آنقدر فصل مهمی از کتاب است که ممکن است مجبور شوم در آینده کمی بیشتر از آن را با شما به اشتراک بگذارم. امیدوارم به خرید این کتاب فکر کنید تا بتوانیم در گفتگو شرکت کنیم و شاید به عنوان جمعی از والدین و مراقبان کودکان بتوانیم از یکدیگر و رفاه فرزندانمان حمایت کنیم.
Leave a comment